یک شبکه امن با امنیت فایروال امکان پذیر است؟
در گذشته عناوین مقالاتی مبنی بر منسوخ شدن فایروال شایع بود. اما امروزه با افزایش خطرات امنیتی شبکه و پیچیدهتر شدن محیطهای ترکیبی، مدیران فناوری به این نتیجه رسیده اند که حتما باید یه فایروال قوی برای شبکه خود داشته باشند . با این حال آن ها انواع فایروالها را مانند فایروالهای داخلی، فایروالهای برنامه، فایروالهای دستگاه تلفن همراه و موارد دیگر خریداری کردهاند اما از آنجا که فاقد توانایی برای مدیریت آن ها هستند نمیتوانند بگویند که این فایروالها از زیرساخت هایشان محافظت میکنند یا نه. ما تا اینجا نتیجه گرفتیم که امنیت فایروال در عصر حاضر یک مقوله بسیار مهم است.
چرا پیچیدگی در بحث امنیت فایروال اجتناب ناپذیر است؟
مطمئناً مدیریت زیرساختهای ساده آسان تر از زیرساختهای پیچیده است اما امروز کدام شرکت میتواند از پیچیدگی جلوگیری کند؟ الزامات تجاری نیاز به تحول دیجیتال و زنجیرههای تأمین سطح Nth و اتصال نیروهایی دارد که اکنون عمدتا از راه دور هستند. این دنیایی است که ما در آن زندگی میکنیم . سناریویی را در نظر بگیرید که DMZ برای اجازه دسترسی به سرورهای عمومی ایجاد شده است. محدود کردن سرویس ها فقط به سرویسهای موجود در دسترس عموم امکان پذیر نیست زیرا نظارت و مدیریت سرورها ضروری است. بنابراین سرویس های مدیریتی مانند SSH ، SNMP سرویسهای پشتیبان و غیره فعال هستند. برای کنترل موثر دسترسی، هر میزبان باید به صورت جداگانه پیکربندی شود تا دسترسی بهتری برای امنیت فایروال و سیستم را تعریف کند. گرچه به نظر می رسد یک راه حل آسان برای استاندارد سازی پیکربندیها به عنوان راه حلی برای این مشکل باشد اما واقعیت چگونگی استفاده معمول از این دستگاهها را بیان نمی کند.
چه چیزی مانع از مشاهده شبکه می شود؟
با وجود تعداد زیادی فایروال در یک شرکت معمولی تعجب آور نیست که فروشندگان زیادی در این بازار حضور دارند. هر فروشنده محصولی را با قوانین پیش فرض خاص خود و روش خاص خود در ساخت این قوانین ارائه میدهد. مدیریت همه آنها طاقت فرسا است و اگر هر یک از آنها شامل 2000 خط کد باشد می تواند 200000 خط کد یا بیشتر داشته باشد که هر زمان تغییر قانون وجود دارد. بنابراین آیا مشکل این است که فایروالها بسیار پیچیده و متفاوت هستند؟ یا آیا این مشکل وجود دارد که بسیاری از سازمان ها منابع مناسبی برای مدیریت این همه فناوری پویا ندارند؟
واضح است که مدیریت تغییرات در این مقیاس را نمیتوان به راحتی انجام داد. راه حل این است که از یک اتوماسیون خودکار برای اینکار استفاده شود. این کاملاً ساده است با این وجود 65 درصد از مدیران فناوری گزارش میدهند که از اتوماسیون برای مدیریت محیط خود استفاده نمیکنند.
مسائل امنیت فایروال
بزرگترین مشکلات فایروالها خود فناوری نیست. آن ها مبتنی بر تنظیمات نادرست و پیچیدگی سیاستها هستند. تنظیمات غلط روش خوبی برای گفتن خطای انسانی است. هیچ راهی برای برنامه نویسی اشتباهات وجود ندارد تا زمانی که شخص مجبور است هر اطلاعاتی را به صورت دستی وارد کند، اشتباهات اتفاق میافتد. دلایل مختلفی وجود دارد که انسان مرتکب اشتباه میشود برای مثال آنها به درستی آموزش ندیدهاند یا بیش از حد کار میکنند و نمیتوانند تمرکز کنند یا تحت تأثیر سیاستها و قوانین خارج از کنترل قرار میگیرند.
بهترین روش: اجرای اتوماسیون امنیتی
همه این مشکلات با اتوماسیون قابل حل است. اتوماسیون می تواند 90 درصد از زمان صرف شده برای مدیریت قانون را کاهش داده و 80 درصد از تنظیمات نادرست فایروال را حذف کند. این کار با نظارت دائمی بر تغییرات محیط و کاهش تعارضات رایج و تنها ارجاع موارد استثنایی به انسان انجام میشود. اما اگر اتوماسیون به این خوبی است پس چرا سازمانهای بیشتری با استفاده از اتوماسیون امنیت شبکه دیوارهای آتش خود را مدیریت نمیکنند؟ یکی از مشکلات هزینه بالای آن هاست. هنگامی که مشاغل وارد فضای ابری و دیجیتالی میشوند تمایل دارند از همان مجموعه ابزارهایی استفاده کنند که در گذشته استفاده میکردند. این ابزارها لزوماً مناسب فضای دیجیتالی نیستند اما به هر حال مورد استفاده قرار میگیرند زیرا رهبران تجارت میخواهند برای خریدهایشان بازده مناسبی از سرمایه خود بدست آورند.
امتیاز بازدید کننده: ستاره ها 5